گريه هاي بي بهانه،
ميخورد بر سقف قلبم ،
يادم ارد روي ماهت،
باورت شايد نباشد،
دلم تنگ است برايت.
ﺩﻟـﻢ ﻋــﺠــﻴــﺐ ﻫﻮﺍی ﻛـﺴــی ﺭﺍ ﻛــﺮﺩﻩ ﺍﺳت…
ﮐـﺴـﻲ کـﻪ ﻫﻮﺍﻳﺶ ﺷبـﻴﻪ ﻫﻴـﭽـﻜـﺲ ﻧﯿـﺴـت !
چقدر کش می آیند روزها …
وقتی دلتنگش میشوی
گاهی آرزو می کنم ای کاش …
دل نبود تا تنگ شود
تا خسته شود
تا بشکند
چرا همیشه ما باید دلمون واسه یکی تنگ بشه؟
چرا یکی نیست که دلش واسه ما تنگ بشه؟ :|
“دلتنگی” قصه همیشگی است
امروز زیر چتر تنهایی ام
جایت حسابی خالی بود!
وقتی تمام باران را تنها میگریستم…
فقط به نظر میای …
اما خودت نمیای !
دلتنگم …
مانند نقطه چین هایی که هیچوقت به هم نمیرسند
تابستان بی تو به سردی گذشت ، خدا به خیر کند زمستان را …
پاییز آمد و تو نیامدی …
تابستان رفت و تو زودتر رفتی …
دیگر کاری ندارمت
فقط بیا و این خاطراتت را جمع کن و برو
کاش به جای “دلم” ، گلویم تنگ میشد
هوا نمیریسد …
خلاص
فصل عوض می شود …
جای آلو را …
خرمالو می گیرد …
جای دلتنگی را …
دلتنگی !
دلتنگی شوخی سرش نمی شود
دلتنگی موریانه است و من هنوز آدم نشده ام
من هنوز چوبی ام !
مثل جاده ای که سال هاست پا نخورده است ، دلتنگ عبورت هستم …
روزهای دلتنگی را تیک نزن در تقویم دلت ، اگر تیک بزنی ، همین تیک ها آتش میزنند تقویم سالت را
وزن دار نمی گویم
قافیه هم نمی گذارم
بی پرده و رک می گویم
دلتنگم
دلتنگی …
۶ حرف ، ۳ بخش ، هر شب !
چقدر دلم هوایی شده ! هرچه آه میکشم …
تمامی ندارد این هوای دلتنگی های عاشقانه ام
نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید!
دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که
راهشان را گم می کنند!!
نـــــــه میتوانی خبری دهی
و نــــــــه خبری بگیری !
ثانیه ها !
با گذشتن خود تنها یک چیز را به من می فهمانند
آن هم طولانی شدن غم ندیدنت …
خاک بر سرِ
تمامِ این کلمات
اگر تو
از میانِ تمامشان
نفهمی
من دلتنگم ...!!!
یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری !
تقدیم به تو . . .
ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه :
برگرد ، دلتنگم . . .
بعضی وقتا وقتی با غم هات سرشاخ میشی....وقتی حس کم آوردن توی دلت به نقطه جوش میرسه..
وقتی هم میخوای بمونی هم بری فقط این جمله رو تا آخر عمر تکرار میکنی:
"آخه تاااااااااااااااااا کی؟"
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است برای تمام حس هایی که اسمشان را نمی دانیم و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند …
میدونید دلتنگی چیه؟
دلتنگی یعنی نگرانو دلتنگ کسی باشید که عمرا دلتنگ شما باشه.....
گاهے فقط בلتـ میخواهـב
زانو هایتــ را تنگــ בر آغــوش بگیرے ...
گوشـﮧ تریـن گوشـﮧ اے کـﮧ مے شناسے بنشینے
و فقـط نگاه کنے...
چقـבر בلت براے یکــ خیال راحت تنگـــ مے شوב...
دلم تنگ است برای کسی که نمی داند
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم
می دانم که اگر نزدیکش شوم ، دور خواهد شد
پس بگذار که نداند بی او تنهایم
دور میمانم که نزدیک بماند
פֿـوבت בل בاבے
لطفا بیـا جوابــ ایــלּ בلتنگیـا رو هم بـבه بـے زפـمت !
دلم برایت تنگ شده است قد یکی از سه نقطه های آخر نوشته هایم ...
هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمی کند !
خدایا خواستم بگویم تنهایم اما…
نگاه خندانت مرا شرمگین کرد، چه کسی بهتر از تو…
ولی عجیب دلتنگم…
اشک هایم رابه نخ میکشم وتسبیحى مى سازم هزاردانه تاباآن ذکردلتنگى تورابرایت بگویم
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !
بعضی ها حوصلشون که سر میره خیال میکنن دلشون تنگ شده !
تعداد صفحات : 2