شمع جمع شاپرکهایی رضا
ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی
ای رضا جان، ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
تا بگیرم اوج، خوشحال و رها
اي پسر فاطمه، نور هدي
سبزترين باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها مي شود
پاکتر از آينه ها مي شود
اي گل گلزار خدا، يا رضا
آينه ي قبله نما يا رضا
بلیط ماندن است مانده روی دستهای من
در این همه مسافر حرم نبود جای من؟
رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر
سفارش مریض حضرت امام را ببر
حسرت دیدن گنبد طلای حرمت
داره
مثل بغضی کهنه به دلم چنگ میزنه
اونقدر از تو دور شدم
که این روزا حس میکنم
غم غربت یه دنیا
روی شونه ی منه
اونقدر از تو دور شدم
که این روزا حس میکنم
همه ی جهان فقط قد یه زندونه برام
آقا جان …
هر لحظه لطفت را در میان لحظه هایم کم میاورم …
غریبگی غریبانه ات را در میان نگاه مشتاق عاشقانت باور ندارم…
غریب این دیار منم که سال هاست سایه لطفت را در همسایگی مان گسترده ای … و من عمریست تنها آرزویش را بر دل دارم !
درباره ما
سلام به دوستان عزيز به وب سايت ماخوش آمديد.
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی